*باران بهاری*
نامت که میآید دلم میلرزد. اشک میدود پشت پللکهایم؛ و بغض، جولان میدهد در گلویم؛
...و من باز این بغض سرکش را با طعم تلخ و شیرینش زنجیر میکنم تا رسوایم نسازد.
و باز، مثل تمام لحظاتی که دستم از دامان شما کوتاه است و خوشی و ناخوشیام را با برادرتان قسمت میکنم، به او پناهنده میشوم تا دل تیرهام را در تیرگی مقبره شهدای گمنامش پنهان کنم و بار یابم برای آستان بوسی.
آمدم برای ابراز دلتنگی دوساله...آمدم برای گله گزاری...
اما دیدم دستم خالی ست، و دلم خالیتر. دیدم در برابر شما، هرچه داشته باشم، هیچام. تنها یک چیز در دل تاریکم یافتم که مانند ستارهای در شب ظلمانی سوسو میزد و امیدوارم میکرد. و آن محبت شما بود. محبتی که خود، در دلم نهادید و تنها دستاویز و بهانهام شد تا در برابر شما بایستم و تمنای دل را بر زبان جاری سازم.
اما وقتی "امین الله" را خواندم، فهمیدم که باید "مُطمَئنهً بِقَدَرِک" باشم و "راضیهً بِقَضائِک". فهمیدم که باز هم باید صبـــر کنم.
صبر...صبر...صبر... چه امتحان سختی ست این صبـــر.
آری، دوباره آرام گرفتم در جوار برادرتان. اویی که در این سالها شده سبب شادیها و مرهم غمهایم.
یادم باشد...
یادمان باشد...
این بار که برما منت نهادند و فیض زیارتی نصیبمان کردند، به نیابت از همه جاماندههای ملتمس دعا که دلشان لرزان است و اشکشان ریزان، اذن دخول بخوانیم برای ورود؛ و شریکشان کنیم در سلام و صلوات و لحظههای ناب دیدار.
پ.ن 1: این عکس رو گذاشتم به یاد سالهایی که چند روزی از زمستانش با گرمای صحن و سرای رضوی در جوار دوستان نابم اجین میشد.
پ.ن 2: این هم دو تا لینک برای ختم قرآن برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان(عج). رادیو قرآن / شبکه قرآن
التماس دعای فرج
"بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد"
«اللهم عجل لولیک الفرج»